ارتباط بین شادی و بهره وری
خیلی از آدما توی زندگی این اشتباه بزرگ رو میکنن که فکر میکنن خوشبختی چیزیه که به صرف وجود داشتن باید بهش برسیم. بعضیا هم با این باور بزرگ شدن که اگه با دیگران خوب باشن و قانونمند زندگی کنن، خوشحال میشن. حقیقت اینه که رسیدن به یه زندگی شادتر این روزا تلاشی رو میطلبه که خودمون باید انجامش بدیم.
تو این مسیر پیدا کردن خوشبختی، خیلیها اهمیت تلاش کردن و مفید بودن رو نادیده میگیرن. "مفید بودن" یعنی هر کاری که میکنیم، مثبت به زندگی خودمون کمک کنه. لازم نیست حتما یه شغل پردرآمد باشه یا کاری که انجامش میدیم صرفا یه سود استراتژیک داشته باشه. حتی یه کار ساده مثل مرتب کردن خونه هم میتونه یه فعالیت مفید باشه.
ارتباط مفید بودن و خوشبختی
خوشبختی و تلاش کردن با هم ارتباط دارن. چرا؟ چون "مفید بودن" بهمون حس رضایت از خود و داشتن هدف میده. باعث میشه کنترل روزهامون و زندگیمون رو به دست بگیریم و مسیر رسیدن به اون زندگیای که آرزوشو داریم هموار کنیم. وقتی تلاشگر باشیم، با مشکلات روبرو میشیم و ازشون نمیترسیم. هدف تعیین میکنیم و برای رسیدن بهشون تلاش میکنیم. میدونیم چی میخوایم و برای به دست آوردنش قدم برمیداریم. تلاش کردن یعنی برعکس امروز و فردا کردن، یعنی دیدن چیزی که میخوایم و با قدمهای خودمون به سمتش رفتن. حتی اگه این قدمها خیلی کوچیک باشن، باز هم ما رو به سمت یه زندگی شادتر هدایت میکنن.
تعادل بین فعالیتهای مفید و سرگرمی:
یه چالش مهم برای شاد بودن، حفظ تعادل بین فعالیتهای مفید و سرگرمی هست. فعالیتهای مفید کارهایی هستن که یه چیزی رو، هرچند کوچک، به جا میگذارن. تمیز کردن خونه، درس خوندن، یا تموم کردن یه پروژه همگی مثالهایی از این فعالیتها هستن. از طرف دیگه، سرگرمی یعنی فراغت و خوشگذرونی. سرگرمی هدف مشخصی نداره و بیشتر برای حال خوب انجام میشه. مثل دیدن فیلم، بازی کردن، یا گشت و گذار.
هر دوی این کارها برای یه زندگی شاد لازمه، ولی حفظ تعادل بینشون خیلی مهمه.
این عالیه که خودمون رو با سرگرمیهایی که فقط برای خوشحالیه پاداش بدیم. اما مشکل اون جایی شروع میشه که این فعالیتها اولویت پیدا کنن و وقت و انرژیای رو که باید برای کارهای مفید بذاریم، بگیرن.
برای خوشبختی به نظم و برنامهریزی نیاز داریم
تعادل بین کار و تفریح برای خوشبختی خیلی مهمه و داشتن یه برنامهریزی منظم کلید حفظ این تعادله. آدمای خیلی کاردرست مثل افرادی که هیچ کاری انجام نمیدن، شاد نیستن. کسایی که تنبلن، هیچی رو به سرانجام نمی رسونن و دائما تو انکار، ناامیدی و بیانگیزی هستن. از طرف دیگه، آدمای کاردرست همه تلاششون رو میکنن تا به نتیجه برسن، اما زندگی شخصی و سلامتیشون رو قربانی کار میکنن. روابط این افراد هم معمولا آسیب میبینه.
داشتن یه برنامهریزی درست توی زندگی میتونه به حفظ تعادل کمک کنه. میتونید از این کارها شروع کنید:
اینا فقط چندتا مثال از چیزایی هستن که باهاشون میتونید تعادل رو حفظ کنید. مهم اینه که برنامهای رو پیدا کنید که برای شما و شرایطتون مناسب باشه.
شور و اشتیاق، کلید بهرهوری:
بهرهوری معمولا از دلِ علاقه و شور و اشتیاق به وجود میاد. وقتی نسبت به کاری که انجام میدیم هیجان داشته باشیم، توی سختیها هم ادامه میدیم و انگیزه لازم برای موفقیت رو پیدا میکنیم. اگر احساس بهرهوری ندارید و تلاش برای منظم بودن براتون سخته، شاید بهتر باشه عمیقتر نگاه کنید. آیا نسبت به کاری که میکنید علاقه و انگیزه کافی دارید؟ چه چیزهایی بهتون هیجان میدهند؟
بین بهرهوری و خوشبختی ارتباط قویای وجود داره، اما این ارتباط با علاقه و شور و اشتیاق حتی قویتره. میشه گفت انگیزه و اشتیاق، مهمترین عامل ارتباط بین کار و خوشبختیه. بهرهوری راهی برای رسیدن به یه زندگی شاد از طریق دنبال کردن علاقههاست.
بهرهوری باعث میشه دائم در حرکت باشید، هدفگذاری کنید و بهشون برسید، از لحاظ شخصی و حرفهای رشد کنید و هر روز با انجام کاری که میخواهید، احساس رضایت داشته باشید. بهرهوری یعنی توانایی تقسیم کردن هدفهای بزرگ به قدمهای کوچکتر.
دو تا راه خیلی خوب برای ایجاد علاقه و بهرهوری در زندگی اینه که اول علاقههاتون رو پیدا کنید و دوم، برای روزهاتون یه برنامهریزی منظم داشته باشید.
البته یادتون باشه که بهرهوری، فقط یکی از جنبههای رسیدن به خوشبختیه، هرچند جنبه مهمیه. حفظ تعادل بین همه عوامل، لازمهی یه زندگی شاد و رضایتبخشه.